جوان چنارناز،از شهادت تا ضلالت
همیشه وقتی قضیه قورباغه داخل ماهیتابهٔ پر از آب که به تدریج داغ می شوذ و قورباغه نمیتواند متوجهٔ افزایش تدریجی حرارت شود. او آنقدر
مینشیند تا بمیرد را می شنیدم همیشه این داستان را تمسخر میکردم و به آن میخندیدم.
چه اتفاقی می افتد که قورباغه نمیتواند به این درک برسد که اب گرم شده را ترک کند و خود را نجات بدهد شاید در همان لحظه دارد برای خود استدلال های مختلفی را ردیف می کند و با این دلایل خود را فریب میدهد و قانع میشود و کار به جایی می رسد که دیگر کار تمام شده است و دیگر جانی برای فرار ندارد.
آن موقع است که راهی جز تسلیم شدن در مقابل این آب فریبنده وجود ندارد و باید منتظر عواقب سخت آن باشد.
اما این استدلال ها چیست که حیوانی که پر است از غرایز برخورد سریع با خطرات و اسیبها در مقابل این خطر بدون واکنش می مان و فقط شاهد مرگ خود می باشد.شاید وقتی در این آب قرار می گیرد یاد آب های برکه که در روز به تدریج گرم میشده است می افتد و راحت از کنارش رد میشود شاید ان قدر غرق لذت بودن در این اب گرم و داغ میشودکه از خود بیخود میشود و حرف غریزه را برای فرار از این وضعیت را کنار میگذارد و آن تفاقی که نباید بیافتد می افتد و آن موقع است که هیچ راه بازگشتی نیست.