کانون فرهنگی هنری شهدا

وبلاگ کانون شهدا

کانون فرهنگی هنری شهدا

وبلاگ کانون شهدا

کانون فرهنگی هنری شهدا
تبلیغات
طلوع حق شبکه اعزام سخنران و استاد عمار



یاد دورانی که در احشام وایل

شور و شوقی در دل و سر داشتیم

 

سالها با کوچ در دشت و دمن

گله میش و اسب و استر داشتیم

 

شب نشینی در زمستان گرم بود

نی زن و خواننده در بر داشتیم

 

نان تیری بود و چنگال و کره

کشکله جوش،بس معطر داشتیم

 

قالی وخورجین و جاجیم وگلیم

کار زن هایی هنرور داشتیم

 

تنگ گله رو ،سپیدکوه ،خشک کوه

ملک ییلاقی به تی چنگ داشتیم

 

گرمسیری همچو گود بارسی

سرحدی چون تنگ زندان داشتیم

 

 

گردنه ی سنگ یلاقی و قیچ

خانه شیر و خانه سرخان داشتیم

تی چنگ

 چاه گز و چاه سوز و گردن به، دراه

تل خاکستر،روزی آسیابان داشتیم

 

از دل جنگل مسیری جنگلی

تابه سرحد مثل بستان داشتیم

 

بر بر خاری با برنو پران

رو به آهوی گریزان داشتیم

 

با خفیف و سر پر و ام یک بسی

مشق تیر اندازی، میدان داشتیم

 

با دهن پر کبک و تی هو می زدیم

کچه  در کوه و بیابان داشتیم

 

در درختان دره بید، له دراز

مسکنی در سبزه زاران داشتیم

 

ارجن و کلخنگ و بادام وبنه

بلبل و کبک غزل خوان داشتیم


ترکه بازی بود با ساز و دهل

از تمام ایل مهمان داشتیم

 

حجله با جاجیم و گمپل میزدیم

ترمه و رشمه فراوان داشتیم


با طبیعت عشق و الفت داشتیم

در طبیعت راحت جان داشتیم

شاعر:خانم امینی

نظرات  (۳)

۲۱ اسفند ۹۶ ، ۱۸:۵۱ العبدالحقیر سرباز امام خامنه ای
سلام
عالی بود
۲۴ آذر ۰۰ ، ۲۰:۴۶ امینی حسامی

این شعر مال شاعر بزرگوار دیگری ست خانم امینی چند تا بیتش رو تغییر داده لطفا داخل گیومه بگزارید

۲۴ آذر ۰۰ ، ۲۰:۴۸ امینی حسامی

بسیار از لطفتون متشکرم بی نهایت سپاس

ارسال نظر

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی