۱۱ اسفند ۹۶ ، ۲۳:۰۰
جلیل ترابی،مرد روزهای سخت

جلیل ترابی مردی که دلاوری ها و رشادت هایش در دفاع از ولایتمان هرگز از یادمان نخواهد رفت مردی که در همه عرصه های زندگی شگفتی ساز بود.
مردی که دو گل نوپر خود را در عنفوان جوانی به دست تقدیر سپرد یکی را به قربانگاه عشق برد و دیگری را طبیعت و دست روزگار گلچین کرد و چه سخت بود از دست دادن دو جوان خود و عصای دست،عصای دستی که میتوانست در دوران پیری به کارش بیایند اما افسوس.

اینجا بود که وظیفه بر دوش ما سنگین تر بود ما باید نقش عصا را برای این دلداده روستا بازی میکردیم اما متاسفانه نه تنها بازی نکردیم بلکه بر زخم هایش نمک پاشیدیم تا جایی که دیگر تحمل ما برایش سخت شده بود.
حال بعد از چند سال دوری از خاک وطن و محروم شدن ما از این نعمت الهی اما بازگشتی دیگر داشت بازگشتی که به سوی خدا داشت و همیشگی است.از یمن وجودش دوباره خاک روستا و هوای روستا طراوت دیگری گرفت و محرومیت الهی ما به پایان رسید.
اما چه سود از این که بعد از وفاتشان به دورش جمع شویم و از احوالاتش جویا شویم.چه سود که برایش پیغام بفرستیم و در نمازش شرکت کنیم.چه سود که برایش مطلبی بنویسیم.
البته الان جلیل های زیادی در روستا داریم که آنها را تحویل نمیگیریم و از کنارشان به راحتی عبور می کنیم.وقتی به فکر فرو می رویم که از دستشان می دهیم که دیگر سودی ندارد.


۹۶/۱۲/۱۱