بررسی ادعای اهالی چنارناز مبنی بر شهید آباد بودن آنها

آیا ادعای اهالی در مورد شهید آباد بودن صحیح است یا توهمی بیش نیست؟
قابل توجه و تامل خیلی ها که هیچ وقت قدر مردم نمونه چنارناز را ندانسته و نمی دانند.

طبق آمار مرکز رسمی آمار کشورزمان هشت سال دفاع مقدس،به ازای هر200نفر یک نفر شهید داده ایم.

امام جمعه شهر پاوه  ملا قادر قادری با افتخار می گفت شهر پاوه600 شهید تقدیم انقلاب کرده ، وبه ازای هر120نفر یک شهید داده.

شهر پاوه شهری است که از سال 58با ضدانقلاب درگیر بوده و در زمان جنگ تحمیلی هم هشت سال مقاومت نموده  شاید این تعداد شهید طبیعی باشد.

اما روستای چنارناز ،روستایی دور افتاده که با مرز و جبهه جنگ هزاران کیلومتر فاصله داشته وبا توجه به جمعیت 400نفری روستا در سالهای زمان جنگ به ازای هر 40نفر یک شهید تقدیم انقلاب و اسلام نموده که این افتخاری بس عظیم برای اهالی می باشد.

                                       

این ثابت کننده این است که مردم چنارناز ، مردمی ولایی ،باغیرت و شهامت و همیشه پا در رکاب وگوش بفرمان عالمان و بزرگان دین ،گوشت وخونشان عجین با عشق امام حسین واهل بیت علیهماالسلام است ولی متاسفانه هرجا می گوییم شهید داده ایم می گویند سو استفاده نکن...

مردان ماموریت سخت

مردان روز کاروزاریم

تا خون غیرت در رگ ماست

این سرزمین را پاسداریم

ما وارث از خود گذشتن

از نسل عشق و اعتقادیم

با اعدوا ماستطعتم

اینک مهیای جهادیم

تا پای جان دلداده فرمان مولاییم

طوفان اگر باشد چه غم ما مرد میدانیم
                                                     
متن تقدیم به تمام مادران سلحشوری که این جوانان غیور را در دامن خود پرورش دادند و سعادت دنیا و آخرت را نصیبشان کردند.
نویسنده:خدابخش علیزاده

دلنوشته ای به مناسبت روز مادر تقدیم به مادران چنارناز

مژده که خانه وحی، با درخشش نام فاطمه ، روشن‏تر شد، تا نشانه‏ای باشد بر حرمت زن، تا دیگر رنگ چهره‏ها با شنیدن صدای تولد دختران، سیاه نشود...

بیستم جمادی الثانی هر سال، روزی پر از خاطره و معنویت است؛ خاطراتی شیرین از مادران مهربان،فرزندان با محبت و همسران با وفا ؛ این روز به یُمن ِ زاد روز بانوی نمونه اسلام، فاطمه زهرا ( سلام الله علیها) ، روز مادر نام گرفته است ؛ بانویی که گل سرسبد تمام بانوان عالم است؛ تنها زنی که پدرش معصوم ، شوهرش معصوم و خودش نیز معصوم بوده و پیامبر گرامی اسلام (ص) به او لقب " اُم ابیها "  داده است،یعنی زنی که برای پدرش همچون مادر بود.

امروز مجالی است تا بار دیگر، کودکی هایمان، در آغوش مهربان مادر رها شوند و به یاد بیاوریم که وسعت هیچ آسمانی، به اندازه عطوفت های مادر نیست و با ارزش تر از مادر، واژه ای در فرهنگ مهربانی ها نیست.

در این روزگار رنگ و رو رفته، لبخند مادر، ناب ترین تصویر است.   
                                                                              

گاهی اگر می بینیم جاده زندگی، صاف و هموار شده است، بدانیم دعای مادر، چقدر راهگشا است روزهای ما اگر به جایی برسند، همه از برکت دست به دعا برداشتن کسی است که ادب، روبه رویش زانو زده است.

هرکه، هر کجا که باشد، همیشه درست ترین لحظه پناه، برایش آغوش مادر است. برفِ پیری هم اگر بر سرِ خاطراتِ دیگر بنشیند، یاد او جوان ترین است ...
                                        

در پایان یادی کنیم از تمام مادران خوب روستای چنارناز مادران:ملکی طالبی،حاجیه خدیجه بیابانی،لاله ترابی،حاجیه گلباغ زارع،فاطمه باقری(مادر شهید قلی زارع)و...
این متن ارسالی از طرف فاطمه روشن

الگو گیری مادران بیسواد چنارناز از حضرت زهرا(س)در داستان جنگ

حضرت زهرا(س) مادر و الگوی مادران روستای چنارناز
وقتی به داستان حضرت زهرا(س) توجه می کنیم می بینیم که ایشان با این که عمر طولانی نداشتند اما عمری پر از برکت بود برکت از این حیث که هر امتحانی را که خداوند بر سر راهش قرار داد آن را با موفقیت پشت سر گذاشت و الگویی مناسب برای تمام حالات ما بودند.
از زمان کودکی حضرت گرفته که با تمام مشکلات و داغ بی مادری صبر و تحمل پیشه کردند تا تکیه گاه اشرف مخلوقات در لحضات سخت رسالت بودن همه و همه امتحانات و آزمایش هایی بودند که تنها از دست این سرور زنان اهل بهشت بر می آید.
شاید گمان کنید که چون ما به ایشان اردات داریم در وصف ایشان غلو می کنیم در صورتی که  وقتی تمام زندگی ایشان را نگاه کنید جز زیبایی و پاکی چیزی نمی بینید از اهدا لباس عروسی خود به آن زن فقیر تا بخشش تمام دارایی و صبر با تکیه نانی و نمک در روزهای زیاد همه و همه چشمه ای از خوبی های این بانوی بزرگوار است.
آن حضرت اما امتحانی داشت که هر کسی نمی تواند آن را تحمل کند و آن این است که میدانست که گل های دامنش ،عزیزان خانه اش یعنی حسن و حسینش چگونه به شهادت می رسند.مادر که تحمل دیدن زخم کوچکی بر بدن فرزندش را ندارد میداند که چگونه سر فرزندش از تنش جدا خواهد شد و میداند که حسنش گوشه جگرش چگونه پاره پاره جگر میشود و تحمل میکند و در راه خدا تسلیم میشود.
                                            
آری وقتی راضی به رضای خداوند باشی و به او ایمان داشته باشی این اتفاقات برایت مثل عسل میشود هرچند که غم بزرگ و درناکی باشد.روزگاری در همین روستای چنارناز مادرانی بودند که بدون یک مرشد و روحانی و ایت الله که آنها را به وجد وشور در آورد. با بصیرت و آگاهی فرزندانشان را به قربانگاه فرستادند.و با دیدن تکیه تکیه شدن هر گلی نه تنها مانع رسیدن فرزندانشان به معشوق نمیشدند بلکه هر چیزی که داشتند در راه خدا اهدا می کردند.
                         مادر نمونه روستا
این روش و منش از مادران روستای من نشان دهنده ی بصیرت زهرایی آنهاست بصیرتی که نسل به نسل منتقل شده است و امروز هم در تمام عرصه ها و در تمام امتحانات زنان و دختران روستای چنارناز زهرایی عمل میکنند و تک تک امتحانات را پشت سر می گذارند.
عده ای شاید فکر کنند که با کم محلی و اعتنا نکردند به روستای چنارناز میتوانند آنها را در این راه زمین بزنند اما نمی دانند تا وقتی چنین مادر های فداکاری در این مرز و بوم در این خاک مقدس وجود دارد هرگز علم اسلام و قرآن زمین نمی ماند و تا الگو شدن این مادران برای تمام شهرستان و استان و کشور دست از تلاش بر نمی دارند. و ان شاالله موفق میشوند.